Skip to content

درس وفاق برای جهان

هرمزگان من- سمانه کمالی باغستانی

وقتی تحلیل‌گران امنیتی تل‌آویو از مردم ایران، تصویری خنثی و خسته ساختند، تصمیم‌سازان رژیم صهیونیستی گمان بردند که این ملت، انگیزه‌ای برای ایستادن ندارد. اما آنچه در جنگ ۱۲ روزه رقم خورد، نه‌فقط شکست نظامی دشمن، که سقوط کامل برآوردهای راهبردی‌اش از روح ملت ایران بود؛ ملتی که در سکوتش، صبر می‌کارَد و در وقتش، برق غیرت می‌بارد.

 اندیشکده‌های حیفا و تل‌آویو، با تکیه بر انبوهی ازداده‌های غلط و تحلیل‌های سطحی، روح مردم ایران را نادیده گرفتند؛ روحیه‌ای که در دل تحریم‌ها ساخته شد، در هیاهوی رسانه‌ها پخته شد و در بزنگاه‌ها مثل کوه ایستاد.

سازمان‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با صرف هزینه های گزاف جمع آوری اطلاعات، تصویری ناقص از جامعه ایرانی به اتاق‌های تصمیم‌گیری بردند. گمان کردند که مردم از مقاومت دل‌زده‌اند، که پشتیبانی اجتماعی فرو ریخته، که ملت ایران تنها مانده و بی‌انگیزه است. اما این تصویر، سرابی بیش نبود و با استقرار واحد سانسور در دل ارتش و در تنگنای شدید گذاشتن رسانه های داخلی و مستقر درمناطق درگیر نتوانست هیمنه فرو ریخته ارتش افسانه ای و سازمان های پر طمطراق اطلاعاتی اش را جمع کند.

حمله پیش دستانه رژیم حیفا به جمهوری اسلامی ایران در منظر و مرعی سازمانهای حقوق بشری، رسانه های برجسته و گاه بی طرف جهانی، ملت های ستمدیده از این دژخیمان و کارشناسان دفاعی و نظامی دنیا رخ داد. میدان باز و شفافی که قدرت میدانی  طرفین درگیر را به در کفه ارزیابی واقعی گذاشت. مردم دنیا علاوه بر ابراز شادمانی از دریافت حملات سنگین اسرائیل از سمت ایران پاسخ قطعی و متقن خود را فارغ از هر تحلیل و تفسیر یا گزافه گویی و پروپاگاندای رسانه ای غرب بعنوان حامی اصلی اسرائیل دیدند و دیتاهای موجود فی الواقع خط بطلانی بر خودتحقیری های سنتی در کف رسانه ها و  معاندین و مخالفان جمهوری اسلامی ایران بود. آن‌گاه که موشک‌های ایران آسمان را شکافتند، در واقع نه فقط تجهیزات، که باور ملی ایران بود که پرواز کرد. دشمن از این غافل مانده بود که مردم، پشت میدان ایستاده‌اند. این ایستادگی، به نیروهای مسلح شهامتی زایدالوصف داد؛ جرأت شلیک، اعتماد به تصمیم، و آرامش در میدان.در آن ۱۲ روز، دشمن با چشمانش دید که اشتباه گرفتن صبوری مردم با تسلیم، چقدر می‌تواند گران تمام شود. هر موشک، یک خط بطلان بود بر تحلیل‌های امنیتی‌شان. هر عملیات موفق، نشانه‌ای بود از پیوند مردم و قدرت دفاعی.

جنگی که شاید در اتاق فکرشان ساده و کنترل‌شده تصور شده بود، به نمایشی بی‌بدیل از اقتدار ایران تبدیل شد. اقتداری که برخاسته از عقلانیت نظامی، و ریشه‌دار درایمان مردم بود.و امروز، پس از آن دوازده روز سرنوشت‌ساز، روشن‌تر از همیشه است:قدرت ایران فقط در سلاح نیست؛ در روح مردمی است که هر بار تحقیر می‌شوند، مقاوم‌تر می‌شوند.کاش دشمنان احمق نظام اسلامی ایران میدانستند نمی بایست “آزموده را آزمودن خطاست”  و هرگز نباید یک رژیم موقت و غاصب و بسیار حقیر و فاقد ریشه، تمدن و بنیان های فکری و فرهنگی و چه بسا فاقد اصالت و تاریخ به تمدنی اصیل، ریشه دار و پر قدرتی مانند ایران این نگین درخشان فلات کهن آسیا حمله یا تهدید به حمله کند. هرچند در ساعات اولیه این حرکت ددمنشانه و غیر اخلاقی و حتی فاقد استانداردهای موجود جنگ به مکان های مسکونی فرمانده هان طراز اول نیروهای مسلح باعث تحمیل خسارت های جبران ناپذیری شد اما درایت فرمانده کل قوا در جایگزینی نیروهای عمل کننده و هدایت کننده جنگ این پالس قوی و مقتدرانه را به رژیم ارسال کرد که حرکت مذبوحانه اش فاقد ارزش نظامی بود و هرگز ایران قدرتمند خالی از دلاوران شجاع و مبتکر در میدان جنگ نیست.درجنگ ۱۲روزه معنی وفاق ملی را دیدیم  نه به چشم بلکه با تمام وجود حس کردیم.این ملت شجاع دربزنگاه های تاریخی هرگزپشت این نظام و فرمانده کل قوا را خالی نخواهندکرد همانطور که درجنگ تحمیلی نه یک کشور عراق بلکه جهان دید که مردم ایران چگونه برای باورهایشان از جان می گذرند اما هرگز اتحاد و وفاق خودرا از دست نمی دهند.جنگ ۱۲ روزه نشان داد مردم ایران با ایمان قوی درهیچ برهه ای،تسلیم زورگویان نخواهدشد.درود بر این مردم شجاع که با وفاق ملی، درس فراموش ناشدنی به جهان دادند.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
Search