فاطمیه؛ از سوگ تا بیداری
ایام فاطمیه تنها روزهای سوگواری بر دخت نبی مکرم اسلام نیست؛ بلکه فصلی است برای اندیشیدن، بیدار شدن و بازگشت به حقیقتی که تاریخ را دگرگون کرد: حقیقت ولایت و دفاع از حق.
حضرت زهرا (س) در روزهایی که غبار سیاست و دنیاطلبی بر چهره حقیقت نشست، سکوت نکرد؛ با خطبه و حضور خود در جامعه به مردم فهماند که دین بیولایت، پیکری بیسر است. او با صبر و استقامت، راه را برای آیندگان روشن کرد تا بدانند حفظ حریم ولایت، نه تعصب شخصی، بلکه تکلیف الهی است.
در مدرسه فاطمیه، اشک آغاز راه است، نه پایان آن.
عزاداری بر حضرت زهرا (س) اگر به درک فلسفه مبارزهاش نرسد، تنها تسکین عاطفی است، نه تداوم حرکت. فهم فاطمیه یعنی درک این حقیقت که دفاع از ولایت، در واقع دفاع از نبوت و پاسداری از امت است.
حضرت زهرا (س) در برابر انحرافی ایستاد که اگر تثبیت میشد، اصل دین را به حاشیه میبرد. او نشان داد که در برابر تحریف باید با آگاهی، استدلال و روشنگری وارد میدان شد. این همان «جهاد تبیین» است که امروز رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند؛ جهادی برای زدودن غبار از چهره حق و نجات دلها از فریب تبلیغات دشمن.
خطی که از خانه کوچک فاطمه (س) آغاز شد، در مسیر تاریخ امتداد یافت. ولایت فقیه، تجلی امروزی همان حقیقت است؛ استمرار خط هدایت معصوم در عصر غیبت.
ولایت فقیه تنها جایگاهی سیاسی نیست، بلکه محور هویت دینی، استقلال فرهنگی و انسجام اجتماعی امت اسلامی است. اگر ولایت معصوم چراغ هدایت بشر بود، ولایت فقیه امروز نگهبان آن نور در عصر تردیدها و فتنههاست. دفاع از ولایت فقیه یعنی تداوم رسالت فاطمی؛ یعنی ایستادن در کنار حجت خدا بر زمین تا زمان ظهور منجی موعود (عج).
دشمنان اسلام و انقلاب بهخوبی میدانند تا زمانی که پیوند ملت با ولایت مستحکم است، هیچ توطئهای به نتیجه نخواهد رسید. از همینرو، همه ابزارهای رسانهای، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را برای ضربه زدن به این پیوند به کار گرفتهاند.
در ظاهر نام آزادی، عدالت یا اصلاحات را یدک میکشند، اما در باطن هدفی جز تضعیف اعتماد عمومی و ایجاد شکاف میان مردم و رهبری ندارند.
جنگ امروز، جنگ توپ و تانک نیست؛ جنگ ذهنها و دلهاست. آنان میخواهند امید را از دل نسل جوان بگیرند، ارزشها را بیاعتبار کنند و جایگاه رهبری را در ذهن مردم فرو بکاهند. این پروژه در حقیقت ادامه همان مسیری است که در صدر اسلام آغاز شد؛ تلاشی برای دور کردن امت از ولیّ خدا تا زمینه حاکمیت طاغوت و نفوذ بیگانگان فراهم گردد.
در میان همه فشارها، آنچه جامعه ایران را استوار نگه داشته، «ولایت» است. ولایت فقیه نهتنها عامل وحدت درونی ملت است، بلکه سدّی مستحکم در برابر هجوم فکری و سیاسی دشمنان به شمار میآید.
با نگاهی منصفانه به منطقه و جهان میتوان دید هرجا این محور از هم گسسته، ملتها به آشوب و چنددستگی افتادهاند. در مقابل، ایران اسلامی با وجود همه فشارها همچنان ایستاده و پیشرو است؛ چرا که از چشمه ولایت سیراب میشود. ولایت، محور اقتدار معنوی و سیاسی جامعه است و همین اقتدار، خاری در چشم قدرتهای استکباری شده است.
اکنون نوبت اهل فرهنگ و رسانه است که از فاطمیه الهام بگیرند و در برابر موج تحریف بایستند. رسانهها باید میدان را از سیاهپوشی احساسی به سمت تفکر و روشنگری سوق دهند. هیئتهای مذهبی، مدارس، دانشگاهها و فعالان فرهنگی باید پیام فاطمی را بازگو کنند:
«اشک باید آغاز آگاهی باشد، نه پایان احساس.»
اگر فاطمیه را درست بفهمیم، هر مجلس عزاداری سنگری بصیرتی میشود و هر خطبه، زرهی در برابر تهاجم دشمن. نسل امروز باید بداند که حمایت از ولایت فقیه، یعنی حمایت از مسیر ظهور، یعنی همراهی با امام زمان (عج) در غیبتش.
جامعهای که درس فاطمیه را آموخته باشد، از دشمن نمیترسد؛ بلکه او را میشناسد. در روزگاری که رسانههای بیگانه با دروغ، تهمت و تحریف به میدان آمدهاند، بهترین پاسخ، ساختن جامعهای آگاه و متحد است.
ولایت فقیه، قطبنمای این مسیر است؛ نشانهای روشن که راه را از بیراهه جدا میکند. اگر مردم به آن تمسک جویند، توطئهها بیاثر میشود و اگر غفلت کنند، دشمن از شکافها وارد خواهد شد.
فاطمیه، فریاد آگاهی است؛ بانگ بیداری برای همه نسلها.
اسماعیل زارعی
انتهای پیام/



نظرات