Skip to content

اشتغال زایی با هدف کمک به نیازمندان

شاید برای شما هم پیش آمده باشد، وقتی که درگیر زندگی هستیم، یک اتفاق یا یک ایده باعث تحول زندگی مان می شود. تحولی که مسیر جدیدی را برای ما آغاز می کند. البته بدون پشتکار نمی توان کاری را پیش برد و این که چه چیزی باعث این پشتکار ما در این مسیر نو می شود.

عفت رحیمی بانوی کار آفرینی است که با یک اتفاق زندگی او مسیر جدیدی را دربرگرفته است. عفت رحیمی ۴۰ساله ساکن شهر تازیان پایین در گفت و گو با خبرنگار هرمزگان من، درمورد زندگی خود می گوید: با توکل به خدا و یاری امام زمان و نگاه ویژه شهید سجاد طاهرنیا تقریبا چهار سال و نیم هست که من تولیدی پوشاک شهید طاهرنیا رو راه اندازی کردم.

رحیمی افزود: دلیل اینکه این کار را آغاز کردم این است که شهید طاهرنیا تقریبا یک هفته یا ده روز بعد از شهادت شان به خواب دخترم آمد. با اینکه ما هیچ شناختی از این شهید نداشتیم، مرتب به خواب دخترم می آمد و دخترم خواب هایش را برای من تعریف میکرد.

وی اضافه کرد: اما چون دخترم ۷ سال بیشتر نداشت خیلی این موضوع را جدی نمی گرفتم و فکر می کردم چون به گلزار شهدا می رفتیم و از شهدا زیاد در خانه صحبت میشد، شاید به این موضوع فکر کرده است و در خواب او آمده تا اینکه یک حرف هایی می زد که مرا به فکر واداشت تا مقداری بیشتر به حرفهای دخترم دقت کنم، مثال اینکه دخترم چند شب مرتب شهید را در خواب می دید و با او حرف میزد، چیزایی می گفت که فردا اتفاق می افتاد و همین موضوعات باعث شد تا پیگیر این موضوع شوم، چون این اتفاقات برای من غیر عادی بود و تا بحال پیش نیامده بود.

این بانوی کارآفرین اظهار کرد: بعد از پیگیری های بسیار توانستم شماره تماس همسر شهید را از طریق کانال شهدا پیدا کنم. ماجرا را برای همسر شهید شرح دادم که البته برای ایشان چندان تعجب آور نبود و فهمیدم که شهید قبل از دخترم به خواب یک دختر ۳ ساله هم رفته بود چون عاشق بچه ها بودند و ارادت خاصی به خانم حضرت رقیه(س) داشتند.

رحیمی ادامه داد: به ایشان گفتم من نمیدانم دلیل اینکه شهید به خواب دختر من آمده چیست، چون این شهید اهل گیلان بودند و ما بندرعباس زندگی می کردیم. ایشان به من گفتند قطعا بی دلیل نیست و این جای تعجبی ندارد، ببینید در اطرافتان چه چیزی کم گذاشتید. وقتی وصیت نامه شهید بزرگوار را برای من خواندند به این شرح بود، یاری امام زمان، پشتیبان ولی فقیه و رعایت حجاب، کار هایی که من به ظاهر به آنها اهمیت می دادم.

وی عنوان کرد: با صحبت هایی که با همسر شهید کردم متوجه شدم که تنها چیزی که تو وصیت نامه باشد و یا اینکه ربطی به شهید داشته باشد و من کم گذاشته باشم یا اصلا به آن اهمیت نداده باشم ایتام و نیازمندان بود.

این بانوی کارآفرین ادامه داد: من اطلاعی از این نداشتم که در شهر ما نیازمندی هست یا خیر؟ برای همین اولین قدمی که در این راه برداشتم این بود که به دیدار مدیران مدرسه ابتدایی تازیان رفتم.آنجا مطلع شدم که تعداد زیادی از دانش آموزان، نیازمند هستند، تقریبا اواخر شهریور بود و حدودا ده روز فرصت داشتیم که نیاز این دانش آموزان را برطرف کنیم.

رحیمی تصریح کرد: با تعدادی از دوستان شروع کردیم، لیستی که مدیر دبستان تازیان به ما داد حدود سی و پنج نفر دانش آموز بود که حتی پول ثبت نام و کتاب و دفتر و یا حتی لباس مدرسه نداشتند. آن سال به هر سختی بود ما از خیرین هزینه هارا جمع آوری کردیم و بچه ها را سرو سامان دادیم.

وی در پاسخ به این که چرا به فکر کارآفرینی و تولیدی پوشاک رسیده است گفت: با خودم فکر کردم که چه کاری میتوانم انجام دهم که خودکفا شوم؟ با توجه به سختی کار و اینکه روز به روز به تعداد دانش آموزان نیازمند اضافه میشد. پس من به اندازه توان خود به بحث اشتغال وارد میشوم برای اینکه حداقل بتوانم به افراد بد سرپرست یا ایتام کمک کنم، البته هیچ سرمایه اولیه ای هم نداشتم. به این نتیجه رسیدم که یک کار و کاسبی راه بیندازم، یک کاری که در استان کاربرد داشته باشد. بعد از تحقیقاتی که انجام دادم به این انتخاب رسیدم که یک تولیدی پوشاک راه اندازی کنم. در ابتدا با یک چرخ و یک سردوز و یک اتو شروع کردم. اما کافی نبود.

این بانوی کارآفرین با بیان اینکه در این راه پشتیبان هایی بوده اند که به او کمک کردند عنوان کرد: با ایده گسترش تولیدی به ناحیه سپاه رفتم و با همکاری سپاه توانستم ۱۵ میلیون وام دریافت کنم. تعدادی چرخ خیاطی اضافه کردم و تصمیم گرفتم کارگاه را گسترش دهم و کار را پیش ببرم. برای این کار آرام و قرار نداشتم و باز هم به فکر گسترش بیشتر آن بودم. به این وام ۱۵ میلیونی و چهارتا چرخ قانع نبودم چون فکر و ذکر من فقط کمک به نیازمندان بود.

رحیمی در ادامه افزود: در این چهارسال که تولیدی راه اندازی شده بود، مسئولین استانی، ناحیه سپاه بندرعباس و کمیته امداد به خصوص کمیته امداد ناحیه دو کمک های زیادی کردند. کمیته امداد ناحیه دو با بودجه‌ هایی که در اختیار من گذاشتند و بازدیدها و پیگیری هایی که به صورت مرتب داشتند که حتی خارج از وظایف شان بود.

وی افزود: علاقه و عطش من در این کار و این مسیر آن قدر زیاد است که عاشقانه این کارها را می کنم، گاهی از ۲۴ ساعت فقط یک ساعت از آن را می‌خوابم و برایم مهم نیست چون به این کار علاقه دارم.

رحیمی عنوان کرد: در حال حاضر ۱۵ نفر به صورت مستقیم در کارگاه مشغول کار هستند و حدودا ۱۰ تا ۱۵ نفر به صورت غیر مستقیم در خانه هایشان مشغول هستند، تعدادی از این عزیزان با کمک کمیته امداد از طریق وام چرخ خیاطی برای خودشان تهیه کردند و با ما همکاری دارند.

این بانوی کارآفرین از برنامه های آینده خود می گوید: یکی از برنامه هایم برای آینده ساخت کارگاه است که دارم روی آن کار می کنم که بزودی رونمایی میشود. با توکل بر خدا و یاری امام زمان و نگاه بسیار ویژه شهید طاهرنیا که بسیار زیاد در این مسیر به ما کمک کرد.

وی تصریح کرد: این شهید بزرگوار که هم در دوران قبل شهادت رسالت خودشان را در راه امام زمان با جهاد در راه خدا و همچنین کمک به نیازمندان فدا کردند، مولاوار زندگی کرد حتی بعد شهادت هم ماموریت داشتند که به نیازمند ها و ایتام کمک کنند.

وی در پایان اذعان داشت: این برایم خیلی مهم بوده و هست که بتوانم حتی یک درصد در این راه همانند شهید این کارها را انجام دهم، البته که نمیتوانم به پای شهید برسم. ان شاءالله که ما هم در حد توان بتوانیم یک سهمی کوچکی در این مسیر بزرگ داشته باشیم.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
Search