Skip to content

از فضلیت های ماه مبارک رمضان تا وظیفه امروز انسان در غیبت صغری/ بهار بشارت طروات آفاقی است

امام جمعه شهرستان سیریک با بیان اینکه بهار طبیعت شَرف زمانی یافته و بشارت طراوت آفاقی را با طراوت انفسی و بهار فطرت قرین ساخته است، به تفصیل فضیلت های ماه مبارک رمضان پرداخت و از وظایف انسان در دوره غیبت ولی عصر گفت.

به گزارش هرمزگان من، حجت الاسلام والمسلمین محسن سالاری امام جمعه شهرستان سیریک در گفت‌وگوی اختصاصی تفصیلی با خبرنگار هرمزگان من در بندرعباس اظهار کرد: 《مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟»؛ این پرسش امیرالمؤمنین علیه السلام در آخر خطبه رمضانیه رسول خدا صلی الله علیه و آله، حکایت از عطش آن‌حضرت نسبت به عالی‌ترین عمل و ارتقاء معنوی در ماه رمضان دارد.

وی افزود: از حکمت سؤال استنباط می‌شود که انسان هوشیار باید همواره در هر شرایطی به‌دنبال بهترین عمل باشد، وقتی برای انجام همه کارهای خوبی که در این ماه مبارک سفارش شده، فرصت نداریم، پس باید سراغ بهترین اعمال برویم و با بهترین عمل بیشترین بهره را ببریم.

حجت الاسلام سالاری ادامه داد:هم‌چنین جوابِ وجود مقدس پیامبر(ص) با توجه به فضای حاکم بین این دو انسان معصوم، ما را دعوت و تشویق می‌کند تا از آن جواب استفاده اساسی بکنیم، پیامبر(ص) فرمودند: «یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»(امالی صدوق، ص۹۵). باید دقت کنیم؛ در ماه پرظرفیتی که تلاوت یک آیه قرآن در آن، ثواب یک ختم قرآن را دارد، رسول خدا(ع) حضرت علی(ع) را به اصولی‌ترین مسیر سوق می‌دهند، تا وجود نازنین علی(ع)، علی بماند و در عالی‌ترین افق‌های دین‌داری مستقر باشد.

امام جمعه شهرستان سیریک تشریح کرد: به‌راستی این ورع چیست و چگونه به‌دست می‌آید که در ماه ضیافه الله، بهترین عمل است و مسلّما بهترین نتیجه را در پی دارد؟ وقتی امام باقر علیه السلام می‌فرمایند: «إِنَّ أَشَدَّ الْعِبَادَهِ الْوَرَعُ»(الکافی ج۲، ص۷۷)؛ معلوم می‌شود ورع چیزی بالاتر از عمل به اعضاء و جوارح است، بلکه باید در سخت‌ترین میدان که میدان قلب و حضور انفسی است وارد شد و در آن حوزه عمل نمود و شخصیت خاصی را برای خود شکل داد.

وی اضافه کرد: در واقع ورع بیش از آن که یک عمل باشد، ایجاد یک عالَم و یک حال و هوای ویژه برای خود است که خصوصیات خاص خودش را دارد. حضرت صادق علیه السلام برای رسیدن به عالَم وَرع می‌فرمایند: «انسان اهل ورع باید سه اصل اساسی را رعایت کند، اولا از لغزش‌های مردم کاملاً چشم‌پوشی کند، ثانیا در امور مردم دخالت و تجسس نکند، ثالثا مدح و نکوهش مردم برایش مساوی است»(الْمُتَوَرِّعُ یَحْتَاجُ إِلَى ثَلَاثَهِ أُصُولٍ الصَّفْحِ عَنْ عَثَرَاتِ الْخَلْقِ أَجْمَعَ وَ تَرْکِ خَطِیئَتِهِ فِیهِمْ وَ اسْتِوَاءِ الْمَدْحِ وَ الذَّمِّ»(مصباح الشریعه، ص۴۰)).

حجت الاسلام والمسلمین سالاری بیان کرد: ایشان در ادامه می‌فرمایند: «اصل ورع آن است که انسان همواره به حساب خود برسد، راست سخن بگوید، تعامل ارتباط خود با مردم باصفا کند، از شبهات دوری کند، شک و شبهه و عیب‌ها را از خود جدا سازد، از هرگونه لغوی خودداری نماید، درهائی را به روی خود باز نکند که بعد نتواند آن‌ها را ببندد، با کسی‌کضه خوب نمی‌شناسد هم‌نشینی نکند، با کسانی‌که دین را سبک می‌شمارند رفاقت نداشته باشد، در مسائلی که تحمل آن را ندارد و دلش آن‌ها را قبول نمی‌کند معارضه نداشته باشد، اگر سخنی را از گوینده‌ای نفهمید با او مخالفت نکند و ارتباط و پیوند خود را از کسانى که با خدا ارتباط ندارند قطع نماید که رابطه با آنان موجب قطع رابطه از خدا می‌گردد[در ترجمه‌ای دیگر آمده است: و گفته کسى را که از خدا قاطعانه سخن مى‌گوید بشنود]»(أَصْلُ الْوَرَعِ دَوَامُ الْمُحَاسَبَهِ وَ صِدْقُ الْمُقَاوَلَهِ وَ صَفَاءُ الْمُعَامَلَهِ وَ الْخُرُوجُ مِنْ کُلِّ شُبْهَهٍ وَ رَفْضُ کُلِّ عَیْبَهٍ وَ رِیبَهٍ وَ مُفَارَقَهُ جَمِیعِ مَا لَا یَعْنِیهِ وَ تَرْکُ فَتْحِ أَبْوَابٍ لَا یَدْرِی کَیْفَ یُغْلِقُهَا وَ لَا یُجَالِسُ مَنْ یُشْکِلُ عَلَیْهِ الْوَاضِحُ وَ لَا یُصَاحِبُ مُسْتَخِفِّی الدِّینِ وَ لَا یُعَارِضَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَا یَحْتَمِلُ قَلْبُهُ وَ لَا یَتَفَهَّمُهُ مِنْ قَائِلٍ وَ یَقْطَعَ مَنْ یَقْطَعُهُ عَنِ اللَّه(همان)).

امام جمعه شهرستان سیریک تصریح کرد: بزرگی می‌فرمود برای رسیدن به ملکه ورع، باید اهل حضور بود و برای اهل حضور بودن باید در سایه‌سار حکمت زندگی کرد، حیان حکیمانه در کوتاه‌ترین تعریف این بیان امام کاظم علیه السلام است: «دانش سودمند برای مردم(یعنی حکمت حقیقی، دانشى که فراگیرى آن براى عموم افراد جامعه لازم و مفید است‌) را در چهار چیز یافتم: اول، پروردگار خود را بشناس، دوم، بدانى در حق تو چه خوبی‌ها کرده است، سوم، بدانى از تو چه خواسته است، و چهارم، بدانى چه چیز تو را از دین بیرون مى‌برد، و گمراه مى‌کند»(وَجَدْتُ‌ عِلْمَ‌ النَّاسِ‌ فِی‌ أَرْبَعٍ‌ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِیَهُ أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ الثَّالِثَهُ أَنْ‌ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ الرَّابِعَهُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِک‌(کشف الغمه، ج‌۲، ص۲۵۵))؛ شاه‌راه رسیدن به این ملکه هم، داشتن روحیه مراقبت و خویشتن‌بانی یا همان تقوا است(کُنْ تَقِیّاً تَکُنْ أَوْرَعَ النَّاسِ(مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۷۵)).

وی گفت: ورع دریچه‌ای است بسیار متعالی که انسان را از حجاب‌های بین خود و پروردگارش آزاد می‌کند؛ تا تمرکز قلبی و روحیه نگهبانی از نفس نسبت به محارم الهی در انسان پیدا نشود، ورع شروع نمی‌شود در همین رابطه در حدیث قدسی داریم: «ابْنَ آدَمَ اجْتَنِبْ مَا حَرَّمْتُ عَلَیْکَ تَکُنْ مِنْ أَوْرَعِ النَّاس»(الکافی، ج۲، ص۷۷).

حجت الاسلام والمسلمین محسن سالاری ابراز کرد: این روزها که بهار طبیعت شَرف زمانی یافته و بشارت طراوت آفاقی را با طراوت انفسی و بهار فطرت قرین ساخته است، انسان بیش از همه بهارها به یاد کسی می‌افتد که تنها مصداق «إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه‌» است؛ اصل بهار است و بهار اصلی؛ همان‌طور که در زیارت‌نامه‌اش می‌خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِیعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَهِ الْأَیَّام»(بحار الأنوار، ج۹۹، ص۱۰۱)-سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران-. همان عزیزی که مظهر اسم الهی «حیّ» است، حقیقت بهار می‌باشد و با خود بهار انسانیت را به ارمغان می‌آورد. به همین جهت است که تأویل آیه ۱۷ سوره مبارکه حدید(اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا…)، وجود مبارک آن حضرت معرفی شده است.(تفسیر اهل بیت(ع)، ج۱۵، ص۵۷۴)).

امام جمعه سیریک در ادامه اذعان کرد: در دعای ندبه می‌خوانیم: «هَلْ إِلَیْکَ یَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِیلٌ فَتُلْقَى‌؟»-ای فرزند احمد! آیا به محضر شما راهی هست تا ملاقات شوید؟-. این بیان حداقل دو پیام مهم برای ما دارد، یکی این‌که ایشان فرزند احمد صلی الله علیه و آله است و فرزند بودن در خصوص این حضرات یعنی وراثت و وصایت؛ بنابراین ایشان وارث و وصی موعود اصلی است.

وی اضافه کرد: نام احمد، شناسه و کُد موعودیت و منجی‌گری در قرآن است: «وَ إِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَ مُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ»(صف:۶). این‌که امام زمان(عج) با عنوان خاص «ابن احمد» خوانده شده است، گویا این است که همان‌طور که تولد ایشان بسان همه منجیان الهی تاریخ، مخفیانه بوده است، حیات مبارکش نیز در غیبت خواهد بود و همان دشمنانی که در طول تاریخ با منجیان می‌جنگیدند، با ایشان هم عناد و دشمنی خواهند کرد: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا وَکَانُوا یَعْتَدُونَ»(مائده: ۷۸)؛ «أَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ سَفَکُوا دَمَکَ وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلى‌ لِسانِ داوُدَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ‌»(زیارت امام حسین(ع)؛ کامل الزیارات، ص۲۰۹)[فتأمل].

حجت الاسلام والمسلمین سالاری تاکید کرد: پیام دوم عبارت «هَلْ إِلَیْکَ یَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِیلٌ فَتُلْقَى‌؟» این است که به‌دنبال امام زمانتان باشیم که «مَثَلُ الْإمَامِ کَمَثَلِ الْکَعْبَهِ تُزَارُ وَ لَا تَزُوُرُ». همان‌گونه برادران یوسف(ع) از طرف یعقوب(ع) مأموریت یافتند که: «یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ»(یوسف: ۸۷). منتهی این جستجو و کاوش، جستجوی انفسی است نه آفاقی. ظهور در جمجمه‌هاست نه جمعه‌ها. باید حضرت در خودمان پیدا کنیم(لَن یَنالوا وَلایَتَنا إلاّ بوَرَعٍ(بحارالأنوار، ج۳۸، ص۳۰۹)).

وی گفت: به بیان مرحوم علامه حسن‌زاده آملی: «ظهور اتفاق افتاده است. پروردگار متعال قواعد عالم ملکوت را نظیر و شبیه قواعد عالم مُلک قرار داده و عالم تکوین را منطبق با عالم تشریع خلق کرده تا بشر با پی بردن به اسرار و قواعد عالم ملک و تکوین، پی به اسرار ملکوت و تشریع ببرد و از این هماهنگی و شباهت حکمت‌هایی استفاده کند.

امام جمعه سیریک در ادامه بیان کرد: یکی از این قواعد مسلم و عمومی طبیعت، تدریجی بودن تحولات می‌باشد؛ فی‌المثل حرکت وضعی زمین و در پی آن طلوع و غروب خورشید یک فرایند تدریجی است اگر خورشید به یک باره در آسمان زندگی مادی و طبیعی طلوع یا غروب کند در روند حیات اختلال ایجاد می‌شود و هیچ موجود زنده‌ای قادر به تطبیق خود با تغییر وضعیت نور در میدان حیات نخواهد بود و نظم زندگی به هم می‌ریزد. خورشید باید به‌تدریج غروب و طلوع کند تا موجوداتِ تحت تأثیر خورشید بتوانند خود را با تغییرِ رخ داده تطبیق کرده و حیات به چرخه‌ی نظم خود ادامه دهد نظیر همین اتفاق نیز در حیات معنوی و ملکوتی بشر، در حال اتفاق افتادن است. امام معصوم، خورشید آسمان حیات معنوی بشر است و طلوع و غروب ایشان در صحنه حیات بشر تابع قواعدی شبیه قواعد طبیعی خورشید است اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت به‌طور دفعی و بدون هیچ زمینه‌ای واقع شود، مسلماً جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهد داشت.

حجت الاسلام والمسلمین محسن سالاری ابراز کرد: بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی‌بودن این اتفاق عظیم است، با بررسی تاریخ حیات بابرکت حضرت، در می‌یابیم که این اتفاق در مورد غیبت حضرت واقع شده است غیر از این‌که حیات سه امام همام قبل از امام عصر(عج) تقریباً به حالت غیبت بوده و نوعی تمرین برای شیعیان برای زندگی مومنانه بدون ارتباط فیزیکی با امام بود. غیبت حضرت به دو مرحله غیبت صغری و کبری تقسیم می‌شود مرحله غیبت صغری به‌مثابه آماده‌کردن مردم برای غیبت اصلی و طولانی حضرت بوده است.

وی گفت: همین حکمت در دوران ظهور حضرت هم رعایت خواهد شد؛ بشری که در طول صدها سال در دل ظلمت زندگیِ بدون حاکمیت فرهنگ توحیدی و ولایی نشو و نما پیداکرده، ظرفیت تحمل ناگهانی نور وجودی ایشان را که به تعبیر قرآن، زمین را اشراق می‌کند(وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا…(زمر:۶۹) ندارد. لذا باید واسطه در این بین وجود داشته باشد، بدین معنا که مجالی برای تجلی نور ایشان در وسعت‌های محدود به‌وجود آید، که مردم بتوانند خود را برای حضور آن مقام رفیع آماده کنند» .

امام جمعه سیریک تاکید کرد: وجود مبارک حضرت هم اصلی‌ترین دلیل غیبت را چنین بیان می‌فرمایند: «هیچ چیز ما را از شیعیان‌مان محبوس نمى‌دارد جز اخبارى که از ایشان بما مى‌رسد و ما را ناراحت مى‌سازد و از ایشان انتظار نداریم»(فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ [أشیاعنا] إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ(الإحتجاج، ج۲، ص۴۹۹)).

وی اذعان کرد:با نگاهی به بیانات وجود مبارک حضرت بقیه الله عجل الله فرجه الشریف که در توقیعات معتبر ایشان به ما رسیده است، حداقل سه راه اصلی و کلان برای ارتباط و پیوند با آن حضرت از ناحیه مبارک ایشان توصیه شده است:۱.اطاعت شبکه نورانی زعامت عصر غیبتدر پیشآمدهایى که رخ مى‌دهد، به راویان احادیث ما مراجعه کنید، که آنان حجت من بر شمایند، و من حجت خدا بر ایشان(وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاهِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ‌ عَلَیْهِمْ‌(کمال الدین، ج۲، ص۴۸۴)).۲. مودت‌ورزی صحیحهدف و مقصد خود را با دوستی ما بر اساس سنتی که روشن است، به طرف ما قرار دهید(اجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إلَینا بِالْمَوَدَّهِ عَلَی السُّنَّهِ الْواضِحَهِ(الإحتجاج، ج۲، ص۴۶۷)). مودّت با این ویژگی‌ها بالاتر از محبت است: مودّت، برای تثبیت و تأکید محبت و دوستی، نیاز به ابراز و اظهار دارد و باید اثرش در مقام عمل ظاهر گردد. ضدّ مودّت، عداوت و دشمنی است، ولی ضدّ حُبّ، بغض؛ و عداوت و دشمنی، بروز و ظهور بغض است. بنابراین محبت تا در دل و قلب است و ظهوری نیافته محبت نام دارد، اما اگر نمود و بروز پیدا کرد و در مقام عمل خود را نشان داد مودت نام دارد.۳. مواساتامام کاظم علیه السلام که خود سال‌های سال در غیبت و در زندان‌های طاغوت به‌سر برده‌اند فرمودند: «هرکس به ما دسترسی ندارد به شیعیانِ فقیر ما سر بزند»(مَنْ‌ لَمْ‌ یَسْتَطِعْ‌ أَنْ‌ یَصِلَنَا فَلْیَصِلْ فُقَرَاءَ شِیعَتِنَا(الکافی، ج‌۴ریال ص۶۰).هرکس نتواند که به ما سر بزند / پس خانه مستمند را در بزند.

امام جمعه سیریک خاطرنشان کرد: خیلی مهم است؛ این‌که حضرت فرمودند، کسی‌که دوست دارد از نزدیک ما را ببیند، ولی نمی‌تواند با ما دیدار کند، باید به دیدار فقرای شیعه برود، که دیدار با شیعیان فقیر، دیدار با ما است. اهمیت این راهکار تا آنجا است که امام زمان(عج) به علی بن مهزیاری که بیست سفر حج به عشق دیدار حضرت مشرف شده بود، فرمودند: «ما روز و شب منتظر بودیم، چرا این‌قدر دیر آمدی؟»(قَدْ کُنَّا نَتَوَقَّعُکَ لَیْلًا وَ نَهَاراً، فَمَا الَّذِی أَبْطَأَ بِکَ عَلَیْنَا؟) و ابن‌مهزیار گفت: «آقای من! تاکنون کسی را نیافته‌ام که مرا به نزد شما راهنمایی کند»(یَا سَیِّدِی! لَمْ أَجِدْ مَنْ یَدُلُّنِی إِلَى الْآنَ)؛ حضرت در جواب فرمودند: «نه، علت تأخیر دیدار این نیست، بلکه شما اموالی فراوان انباشتید و ضعفای مؤمنین را به زحمت افکندید و پیوند رحمی که در میان خود داشتید، قطع کردید»(لَا وَ لَکِنَّکُم‌ کَثَّرْتُمُ الْأَمْوَالَ، وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِینَ، وَ قَطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِی بَیْنَکُم‌»(دلائل الإمامه، ص۵۴۲)).

خبرنگار: راضیه سالاری

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
Search