مرز میان عشق و جنون!!!
هرمزگان من-سمانه کمالی باغستانی؛
خبرنگار، واژه آشناست اما هنوز بسیاری از مردم، مرارت ها و دشواری های این شغل پر مخاطره را نمی دانند. یک خبرنگار با خلق بهترین آثار و واژه ها در تلاش است درد و مشکلات مردم را بازگو کند اما وقتی که به مشکلات و سختی کار خود می رسد چیزی نمی نویسد و حق هم ندارد بنویسد.
خبرنگار برای همه می نویسد اما کسی برای او نمی نویسد و اگر شهید محمود صارمی نبود شاید هیچوقت روزی به نام خبرنگار درتقویم کشورثبت نمی شد.
خبرنگاری که برای اطلاع رسانی به موقع به تکاپو می افتد مشکلات زیادی را متحمل می شود اما باید در خود بریزد و دم نیاورد چون اطلاع رسانی، وظیفه اوست و غیر ازاین نباید باشد.
وقتی ازعملکرد یک مسوول تمجید کنی خبرنگار وظیفه شناسی هستی اما اگرازهمین مسوول انتقاد کنی، شایعه پراکنی کردی و اذهان عمومی را تشویش نمودی. با وجود همه این استرسها و نامهربانیها،اما مینویسیم و باز هم می نویسیم چون این حرفه را با عشق انتخاب کردیم. پای آن هستیم و با آن زندگی می کنیم.
شاید روز خبرنگار، تنها فرصتی باشد که حرف های دل خود را بزنیم،عمری ست که این حرفها را دیگران زدند و ما نوشتیم، حالا یک روز هم ما می گوییم شاید دیگران بنویسند.
کسی که خبرنگاری را انتخاب می کند قطعا به دنبال کسب درآمد نیست چون نیک می داند که از این راه به نوایی نمی رسد، انتخاب او مرز میان عشق و جنون است که یا باید بماند و همه ناملایمات را تحمل کند و یا باید برود و ازعشق خود دست بکشد و این سرمایه ای است که یک خبرنگار عاشق دارد.
خبرنگاری شغلی سخت، پرمشقت اما در عین حال شیرین است. همین که درد مردم را می نویسد تلخ است و اینکه از شادی مردم می نویسد، شیرین است.امید که همیشه راوی شادی مردم باشیم.۱۷مرداد روز خبرنگار بر راویان خبرمبارک.
انتهای پیام/
نظرات