باغ شهر من کجاست
مطالبه گری کار دشواری است زیرا عموماً نفرت آفرین است و به احتمال زیاد تلاش می شود همیشه در حاشیه قرار دهند، مسئولین ضعیف به شدت از مطالبهگران ترس دارند و حس خوبی نسبت به افراد مطالبه گر ندارند، آنها بار تنبلی و نداشتن تعهد و تخصص را به دوش می کشند و همواره در دام احساسات و بازی قدرت می افتند و مطالبه گران را متهم به توهین و افترا و نشر اکاذیب می کنند.
شورای شهر به عنوان یک شورای مستقل اگر نتواند عملکرد خوبی داشته باشد قطعا شرایط در هر مقوله ای دچار مشکل میشود متاسفانه شورای شهر هنوز متوجه این مسئله نیست که شورای یک شهر است و فقط شورای شهرداری نیست این مسئولیت بسیار سنگین و مهم است.
گاها ورود افراد کم تجربه و بدون رزومه قابل دفاع به شورای شهر باعث مشکلات بزرگ می شود خصوصا اگر این افراد به حداکثری در شورای شهر برسند شناخت ناکافی از شهر و مردم و توسعه می تواند شورا را در گردابی بیندازد که دامن شهر را هم فرا بگیرد.
شورای مستقل روی جناح و باند و لابی و سفارش کار نمی کند بلکه بر اساس یک باور درست و شفاف همه مسائل را با موکلین خود در میان می گذارد، وقتی از جلسات یک شورا در ابتدای راه یک برنامه یا مصاحبه یا گزارش منتشر نشده ته ماجرا کاملا مشخص است که قرار است چه فاجعه ای پنهانی رخ دهد.
شورا باید روابط عمومی داشته باشد و مستند از تاملات جلسات بحث و گفتگو هایش اطلاعات به مردم بدهد ترس شورا از دادن اطلاعات به مردم یعنی غیرتخصصی بودن عدهای از افراد در این جلسات و این مسئله یک آسیب بزرگ در شوراهای شهرستان هاست که مردم مطالبه گر نیستند و شورا را به حال خود رها می کنند.
برای انتخاب شهردار یک شهر هیچ اطلاعاتی به مردم داده نمی شود آن وقت چگونه مسائل مالی در چهار سال پیش رو در یک شهرداری و شورا شفاف می شود و آن را اطلاع رسانی یا گزارش می کنند، نفس این کار فساد ساز است و اولین قدم برای مبارزه با فساد شفاف بودن است.
قطعاً انتخاب یک شهردار ضعیف با هدف ایجاد شکاف در شورای شهر از بیرون هدایت می شود و کسانی در پشت پرده، اعضای شورا را مدیریت می کنند، زیرا به اندازه کافی تجربه و اهداف بزرگ در جلسات آنها دنبال نمی شود وقتی برای یک شهرستان در حد دهستان و روستا تصمیمگیری شود تکلیف شهر مشخص است، بیهویتی دامن آن را میگیرد و میدان مرکزی شهر شبیه فلان میدان در فلان کشور عربی یا اروپایی می شود.
وقتی هویت از شهر حذف میشود درختان بی سرانجام و بی ثمر در شهر کاشت میشود ساختمان های افتضاح و کج و کوله ساخته میشود و شهردار نمیداند که شهر هویت فرهنگی یک منطقه است و باید خوب رشد کند، بیهویتی یک شهر یعنی بی هویتی مردمان آن شهر، این بیهویتی آنچنان زیاد میشود که فرزندان ما با زبان مادری خود سخن نمیگویند، شاید کمی مسأله خندهدار باشد اما در بلند مدت اتفاقات افتاد.
این همه ولنگاری ناشی از نگاه غیرتخصصی به شهر است که آن را فقط یک مکعب مربع یا مستطیل میبینیم که باید داخلش را از هر چیزی پر کرده اسم آن را شهر گذاشت.
رودان ما باغ شهر بزرگ بود که امروز به گورستانی بزرگ تبدیل خواهد شد، تمام باغات و درختان مرکز شهر و محلات نزدیک به شهر را خشک کردن به بهانه کم آبی و کسی صدایش در نیامد. حیف از آن همه سرسبزی و طراوت که بر باد رفت، لور چندین ساله محله خشورگی را قطع کردند و جاده کشیدند، سگ کشی در شهر راه انداختن و شهر را کنوکارپوس کاشتند.
اگر شهردار پیشین همین چند بلوار را نارنج و نخل نمیکاشت امروز رودان کشور گونههای بی خاصیتی از درختان بود که مردم اسم آن را هم نمی دانند، حال برای احیا و حل همین مسائل هم عدهای مخالفت خود را دارند نشان می دهند و با تعصب های پوچ و بی سرانجام به دنبال تکرار اشتباهات گذشته هستند.
اعتماد به افرادی که در جهت توسعه شهر گام بلند نمی توانند بردارند به ضرر همه شهروندان است، در اینجا نکته ای هست که آیا رودان با این بازیهای رو و نخ نما می تواند یک شهر برای زندگی باشد؟
با این تفاسیر در چند سال آینده رودان اگر با مشکل کم آبی روبرو شود کاملاً تخلیه خواهد شد، چون امروز رودان جز باغات و کشاورزی چیزی برای عرضه در محیط شهری ندارد اگر دارد نشان دهند و کسانی که مدعی توسعه شهر هستند پاسخگو باشند وقتی به ساده ترین شکل ممکن در شهر درختان را خشک می کنند و نخلستان را به آتش میکشند و کسی دم نمیزند چگونه مدعی هستیم دلسوز شهریم و تصمیم درست را میگیریم.
✍🏻 کوروش سلمانی دهبارز
انتهای پیام/
نظرات