راهکارها و الگوهای ایرانی اسلامی گریز از فروچاله پیری و جوان سازی جمعیتی
✍سمانه کمالی باغستانی
جوانی جمعیت اسم رمز عملیات جدید اجتماعی در ایران از سوی دولت است.
ایران در دههی ۱۳۶۰ خورشیدی یکی از جوانترین کشورهای جهان محسوب میشد و نرخ زاد و ولد در کشورمان به طور میانگین ۴ فرزند برای خانوادههای ایرانی بود. اما بحران جمعیتی و عدم برنامهریزی درست از سوی دولتهای پس از جنگ و رواج فردگرایی در کشور و نداشتن زیر ساختهای لازم برای خدمات رسانی اجتماعی از قبیل کار مناسب، نبودن مسکن متناسب با نیازهای جمعیتی، بهداشت و درمان و از طرفی ترویج فرهنگ منحط غربیگرایی، مدرک گرایی و هزینههای بالای ازدواج سن این سنت الهی را در بین جوانان ایرانی بالا برد.
ایران بر اساس هشدارهای جمعیتی اکنون به سرعت در حال فرو غلتیدن در چالهی بحران جمعیتی و پیری است و اگر به سرعت این نقیصه مرتفع نشود، به چالشی بزرگ در آینده، امنیت کشور را تهدید خواهد کرد.
در این نوشتار خرد سعی شده است؛ با ارائه راهکارهای عملی و به صورت ضرب الاجلی جوانان را به ازدواج و فرزندآوری ترغیب و با به کار بستن دستورهای عملی نه فقط شعارهای صرف از این چالش بزرگ گذر کرد.
ترغیب جوانان به ازدواج آسان و سهلگیری این امر توسط خانوادهها و عدم سنگ اندازی پیش پای جوانان در تشکیل خانواده، حرفه آموزی و ایجاد فضای ورود جوانان به بازار کار بجای تلف کردن وقت، انرژی و سرمایهی مالی در مراکز عالی آموزشی که به جز فارغ التحصیلان بیتخصص متوقع که متناسب با مدرک کیلوییشان از دولت توقع میز و صندلی و استخدام عموما در مشاغل اداری دارند، چیزی عاید اجتماع نمیشود و از طرفی سن ازدواج را در جامعه بالا میبرد، تغییر الگوی ذهنی جوانان و تشویق آنها در فرزندآوری بجای نگهداری از حیوانات خانگی مانند سگ و گربه و …
اشتغال به هر شغلی را امری شرافتمندانه دانستن و و درآمدزایی را سر لوحهی کار خود قرار دادن بر حسب آموزههای مانند توکل داشتن و باورمندی به روزی رسانی از سوی خداوند متعال، تغییر الگوهای رفتاری منحط غربی و جلوگیری از پدیدههابی چون ازدواج سفید، هم خانگی و ارتباطات خارج از عرف و شرع جوانان به مدلهای اسلامی و مطابق با آداب و رسوم پیشینیان که خانواده را دارای جایگاهی مقدس تلقی میکردند و اجتناب از ازدواج را امری مغایر با فرامین الهی میدانستند.
واگذاری زمین و ساخت مسکن ارزان در قالب تعاونیها برای آغاز یک زندگی مشترک بر پایهی داشتن کار و شغلی که بتوان از پس اقساط و مخارج زندگی بر آمدن … می تواند راهگشای سریع باشد.
اما این امیدها و راهکارها را باید با تضمین دولتها مانند دانهای در دل مردم کاشت و پله پله وعدههای خود را در کمال شفافیت عملی کنند، ناکارآمدی یا ناکارایی یک سیستم در علم مدیریت تسری بخش به عوامل پایین دستی است و چه بسا عدم توجه به آن، بنیان اجتماع را دچار خدشه یا حتی نابودی کند.
انتهای پیام/
نظرات